روزا شدن کوتاه مثه موها سرم
راه میرم تو خیابون سیگارم گوشه لبم
فقط برگ می کنم لگد، وقت می کنم تلف
اصن نمی دونم چطور روزامو شب می کنم بعضی وقتا شک می کنم که زندم
فسم اه متنفرم از خودم، من از حسم، منتفرم از قسمت
از اینکه همه چی فرق کرده از قدیم
کاش این زمان لعنتی برگرده عقب
خاطره ها مثه دود سیگار محو نشن
پر درد دلم این روزا کارم شده فک زدن
هه مسخرس!,,,
هیچ چیزی خوب نیس وقتی نور نی
کی می فهمه چیه شفاف بودن
دیده نمیشه پرواز تو شب
پرنده تنهاس
خون گرم نیس هیچکی
حتی خودم می خندم به دردام
شاید یه خوابه همش
خدا به خواب منم میاد میگه آزادی
شاید این زندگی اونقدرام آشغال نیس
منم کل دنیا همش انعکاس از فکرمه
کاش آینه بشکنه کاش این بازی شه یک سره
فقط یه نفر صدامو بشنوه
این لعنتی که عقب برو نی لااقل بگذره
اینجوری بهتره ها؟
آره بهتره!,,,
این سکوت خیلی وقته تومه یه ساله باهامه
می خوام بش تن ندم یه کم حرف بزنم
اغفالم نکن من فالمو از برم
مخمو نزن بذا سر جاش باشه
دوباره وقت منه فصل من رسیده چه سرده
من کالم، سفتیم مثه روزای پر درده
زندگی من یه فیلمه که نمیره رو پرده
ولی همه می دونین، نقش اولش مرده
از گوشای یخ زدم که سپردم به بیتا
تا دندونم که به تنها چیزی که میره رنگ زرده
نه غذای ننم، نه نوک سینه زنم
من فقط می خوام برسم جایی که ادامه ندم
نه می خوام راحت ببازم نه از روی ادعا ببرم
من فقط می خوام شلوارم شل شه به کمرم
اونم باشه به سبب جیبای پر جنمم
اه تف تو روحت، تف تو گوره نوچت
تهتو گا..یدم زندگی که اونم پوچه
دلم تنگه واسه کودکی غیر این هیچ
امتحان عمرم تقلب زیر میز ریز
ریز، می خونم هرچی شعر دارم توی گوشت
توی گوشت
نظرات شما عزیزان: